مسئله انتخاب از میان گزینههای موجود برای سرمایهگذاری، برای بسیاری از افراد دغدغه محسوب میشود. تنوع بازار و ابزارهای مالی موجب شده است تا افراد باتوجه به شرایط و انتظارات خود امکان انتخاب فرصتهای متفاوتی را داشته باشند؛ اما از طرف دیگر همیشه با این مسئله مواجه خواهند بود که بهترین گزینه سرمایهگذاری کدام گزینه است؟
از سوی دیگر مهمترین دغدغه سرمایهگذار که در نهایت بازده او را تعیین میکند، به حداقل رساندن ریسک است. ریسک به معنای عدم قطعیت در مورد آینده است. در واقع هیچوقت هیچ شخصی نمیتواند در مورد وقوع اتفاقی در آینده احتمال صددرصدی تحقق یا عدمتحقق را ادعا کند. افراد متفاوت از نظر تحمل ریسک به سه دسته اصلی تقسیم میشوند:
افراد ریسکپذیر: این افراد که معمولا افرادی جسور هستند، جهت دستیابی به سود زیاد و عائدیهای بیشتر، ریسک بسیار زیادی را هم قبول میکنند.
افراد ریسکگریز: این افراد معمولا محافظهکار و با احتیاط عمل میکنند و دریافت سود معقول اما قطعیتر را با تقبل ریسک پایین، به کسب سودهای زیاد که ریسک بالایی نیز دارند، ترجیح میدهند.
افراد خنثی نسبت به ریسک: این افراد همانطور که از نامشان پیداست، در مورد درجه تحمل ریسک هیچ ترجیحی ندارند و آنچه بیشتر برایشان مهم است کسب سود است؛ به طور مثال، اگر به فردی حق انتخاب میان دو گزینه سرمایهگذاری را بدهید، به این صورت که اولی، بدست آوردن بازده 10 واحد با ریسک صفر درصد و دومی، بهدست آوردن بازده 20 واحد با ریسک 50 درصد باشد، برای او این دو گزینه هیچ تفاوتی نداشته باشند، میتوان گفت او یک فرد خنثی است.
شایان ذکر است که خود ریسک به طور کلی به دو دسته اصلی تقسیم میشود: ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک.
ریسک سیستماتیک: این نوع از ریسک، قابل حذف نیست؛ زیرا ناشی از شرایط کلی و کلان جامعه و سیستم اقتصادی است و برای تمام سازمانها و شرکتها وجود دارد.
ریسک غیرسیستماتیک: این نوع از ریسک، ناشی از اقدامات و عملکرد خاص هر سازمان، نهاد یا شرکت است و قابل کنترل میباشد؛ زیرا اگر برنامهریزیها و استراتژیهای مدیریتی و عملکردی یک سازمان به نحوی کارا و موثر طراحی و اجرا شوند، ریسک کمتری گریبانگیر آن سازمان خواهد شد.
در تقسیمبندی دیگری از ریسک، ریسک مالی به چند دسته اصلی تقسیم میشود. ریسک مالی ریسکی است که ممکن است منجر به از دست رفتن سرمایه افراد شود؛ به عبارت دیگر، تفاوت میان بازده موردانتظار سرمایهگذار و بازده واقعی او منجر به ریسک مالی میشود.
ریسکهای سرمایه گذاری در بورس
ریسک بازار: ریسک بازار بر اثر نوسانات ابزارهای مالی و شرایط بازارهای مالی ایجاد میشود. نوسانات بازارهای مالی مختلف تحت تصمیمات قانونگذاران یا جو هیجانی بازار میتوانند تشدید یابند.
ریسک اعتباری: این ریسک ناشی از عدم اجرای تعهدات یک طرف معامله و یا قرارداد است؛ بنابراین ریسک نکول نیز نامیده میشود. این ریسک خود به دو دسته اصلی ریسک حاکمیتی (sovereign) و ریسک تسویه (settlement) تقسیم میشود. ریسک حاکمیتی ناشی از عدم ایفای تعهدات یک دولت نسبت به طرف مقابل خود است؛ زیرا بسیاری از کشورها در شرایط بحرانی ممکن است به کشورهای خارجی دیگر و یا سازمانهای جهانی، درخواست تامین اعتبار دهند. ریسک تسویه نیز زمانی اتفاق میافتد که یک طرف قراداد تعهدات خود را ظرف مدت معین شده به انجام نرسانده باشد. بسیاری از سازمانهای تامین اعتبار همچون بانکها برای به حداقل رساندن ریسکهای تسویه مشتریان خود را اعتبارسنجی میکنند یا از آنان درخواست وثیقه میکنند؛ البته در دنیا شرکتهای بزرگی جهت اعطای رتبه به سازمانها به وجود آمدهاند که برای سازمانها و نهادهای مختلف رتبه اعتباری صادر میکنند.
ریسک نقدشوندگی: همانطور که میدانیم نقدشوندگی به معنای سرعت تبدیل یک دارایی به پول نقد است. قطعا داراییهای نقدشوندهتر برای سرمایهگذاران از جذابیت بیشتری برخوردار هستند. هر چه سرعت و احتمال تبدیل یک دارایی به پول نقد کمتر باشد، ریسک نقدشوندگی آن دارایی بیشتر است.
ریسک عملیاتی: این ریسک ناشی از عدم مدیریت صحیح برنامهها و اهداف شرکت است. این ریسک در هر سطحی از سازمان میتواند وجود داشته باشد و عملکرد کلی سازمان را دچار اختلال سازد. این ریسک خود به دو دسته تقسیم میشود؛ ریسک کلاهبرداری که ناشی از نظارت صحیح و کارا در سطوح متفاوت یک سازمان است و ریسک مدل که ناشی از اختلال در طراحی و اجرای مدلهای پیشبینی و ارزیابی ریسک در یک سازمان است.
ریسک قانونی: این ریسک ناشی از محدودیتهای قانونی است که ممکن است برای یک سازمان ایجاد شود؛ گاهی نیز ناشی از ضررهای مالی شرکت به دلیل رسیدگیهای قانونی است. شاید بتوان گفت ضعف در مدیریت ریسک اعتباری در نهایت منجر به ریسک قانونی نیز خواهد شد؛ زیرا در صورت نکول هر یک از طرفین معامله، قرارداد به قضاوت قانونی خواهد رفت.
بنابراین مسئله ریسک و بازدهی باعث میشود تا سرمایهگذاران متفاوت ترجیحات سرمایهگذاری مختلف از هم داشته باشند. این ترجیحات شامل خریداری طلا، ارز، ساختمان، اوراق بهادار، سهام، صندوقهای سرمایهگذاری، ابزارهای مشتقه و … است. سرمایهگذاری در هریک از موارد مذکور دارای مزایا و معایب خاصی است؛ به طور مثال، خرید فیزیکی یک دارایی مانند طلا، سکه و ارز، در درجه اول، مشکل نگهداری امن آن را به همراه خواهد دارد. از سوی دیگر خرید این داراییها بسیار پرریسک است؛ زیرا هر نوع تصمیم اقتصادی یا اجتماعی در سطح داخلی و خارجی و یا اخبار متمایز میتواند نوسانات زیادی در بازار این داراییها ایجاد کند. مسئله مهم دیگر سرعت نقدشوندگی یک دارایی است. در واقع هر زمان که سرمایهگذار به پول نیاز پیدا کند باید بتواند آن را نقد کند. این موضوع در خرید داراییهایی مانند زمین یا ساختمان معمولا محقق نمیشود. مهمترین مسئله قابلتوجه در سرمایهگذاری موضوع کسب بازده موردانتظار است. واقعا پربازدهترین سرمایهگذاری کدام گزینه است؟
باتوجه به آمار رسمی سازمان بورس و اوراق بهادار، بانک مرکزی و اتحادیه طلا و جواهرات، در بازه زمانی 10 ساله 1390 تا 1400 بورس در مقایسه با بازارهای موازی خود همچون طلا، ارز، مسکن و … بیشترین بازدهی را برای سرمایهگذاران خود ایجاد کرده است.
مزایای سرمایهگذاری در بورس
• نبود محدودیت از لحاظ حداقل مبلغ مورد نیاز
در بسیاری از فرصتهای سرمایهگذاری، وجود مبلغ قابلتوجهایی برای شروع سرمایهگذاری لازم است؛ اما در بورس با سرمایهگذاری مبالغ بسیار پایین نیز میتوان از منافع بازار سرمایه بهره برد.
• سرعت نقدشوندگی بالا
فرض کنید شما در حال حاضر مبلغ قابل توجهایی در حساب بانکی خود دارید و به دلایلی امکان استفاده از آن را ندارید. چه احساسی به شما دست میدهد؟ یکی از موارد مهم در مسئله سرمایهگذاری این است که سرمایهگذار در صورت نیاز به سرمایه خود در سریعترین زمان ممکن به اصل و سود پول خود دست یابد. یکی از ویژگیهای بازار سهام این است که در صورت نبود شرایط خاص، نهایت 2 روز کاری کافی است تا داراییهای سرمایهگذار نقد شود.
• دسترسی به حجم زیادی از اطلاعات
یکی از مهمترین ویژگیهای بازار سرمایه وجود شفافیت عملیاتی و قانونی است که در همین راستا سرمایهگذار میتواند به اطلاعات مفید زیادی در زمینه ادامه مسیر سرمایهگذاری خود دست پیدا کند. در سطح کلانتر این اطلاعات میتواند برای شرکتهای مالی مرتبط، نقشی حیاتی در جهت دستیابی به اهداف و عملی کردن استراتژیها پیدا کند.
• معافیت مالیاتی
بورس به دلیل ویژگی کمک به تامین مالی سازمانها و در نهایت چرخش چرخ اقتصاد، قوانین و مقررات ویژهایی دارد. درآمد حاصل از سرمایهگذاری در بورس معاف از مالیات است. این مسئله به خصوص برای سازمانها و شرکتها از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا مباحث مالیاتی در سطح سازمانی بسیار حائز اهمیت هستند.
• خرید و فروش آسان
خرید و فروش دارایی در بورس بدون هیچ پیچیدگی خاصی و تنها با دسترسی به سامانههای آنلاین انجام معاملات امکانپذیر است. سرمایهگذاران هر زمان که بخواهند در ساعات بازار میتوانند اقدام به خرید یا فروش دارایی کنند.
• برطرف کردن نیازهای متنوع سرمایهگذاران
بازار سرمایه با ارائه انواع مختلفی از داراییها با ویژگیهای متفاوت، میتواند به سرمایهگذاران مختلف در جهت دستیابی به اهداف و نیازهایشان کمک کند. قطعا هر ابزار مالی قابل ارائه در این بازار ویژگیهایی خاص دارد که متناسب با نیازی ویژه شکل گرفته است تا انتظارات مشخصی را تحقق بخشد.
بنابراین بازار سرمایه همواره به عنوان یکی از فرصتهای مطلوب سرمایهگذاری در بورس شناخته میشود. اما چگونه میتوان ازین فرصت سودآور بهره برد؟
روشهای سرمایه گذاری در بورس
به طور کلی برای سرمایه گذاری در بورس دو راه وجود دارد:
1- سرمایهگذاری مستقیم در بورس
2- سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس
سرمایهگذاری مستقیم در بورس به این معنا است که فرد با مراجعه به یک کارگزاری و دریافت کد بورسی بتواند به سامانه انجام معاملات دسترسی داشته باشد و خود مستقیما دارایی موردنظر را معامله کند. درست است که نحوه انجام معاملات پیچیدگی خاصی ندارد؛ اما سرمایهگذاری در بورس نیازمند دانش، تخصص، تجربه، ابزار و زمان کافی است. سوال اصلی در مورد نحوه انجام معامله نیست بلکه در این مورد است که چه دارایی، در چه زمانی با چه قیمتی معامله شود؟ در واقع تمام مباحث مدیریت دارایی در بورس و تحلیلگریها برای پاسخ به این سوال شکل گرفتهاند. از سوی دیگر مسائلی همچون انتشار اخباری خاص میتوانند تاثیری بزرگ بر روند قیمتها در بازار داشته باشند. در بازار سرمایه همیشه هم قرار نیست همه چیز بر مبنای تحلیل و دانش پیش برود؛ بنابراین یک معاملهگر برای انجام معاملات نتیجهبخش در بازار، علاوه بر دانش و تخصص نیاز دارد تا ابعاد مختلف بازار را به خوبی بشناسد.
با توجه به ضرورت موارد گفته شده در مورد سرمایهگذاری مستقیم در بورس ، امروزه، بسیاری از افرادی که قصد منتفع شدن از منافع بازار سرمایه را دارند، از روش سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس استفاده میکنند. همانطور که از عنوان این موضوع پیداست، در این روش، سرمایهگذار پول خود را به شخص دیگری واگذار میکند تا آن شخص با مدیریت تخصصی سرمایه در بازار، بیشترین بازدهی را برای ایشان کسب کند؛ اما سوال اصلی اینجاست که سرمایهگذار باید مدیریت سرمایه خود را به چه شخصی واگذار کند؟ امروزه شرکتهایی وجود دارند که در قبال دریافت کارمزد، سرمایه یا سبد دارایی افراد را مدیریت میکنند؛ به این شرکتها سبدگردان یا مدیریت دارایی گفته می شود و به دو طریق اقدام به مدیریت دارایی اشخاص می کنند:
1- سبدگردانی اختصاصی
2- صندوقهای سرمایهگذاری
سبدگردانی اختصاصی عبارت است از تصمیم به خرید، فروش یا نگهداری اوراق بهادار به نام سرمایهگذار معین، توسط سبدگردان، در قالب قراردادی مشخص، به منظور کسب انتفاع برای سرمایهگذار. شاید دور از واقعیت نباشد اگر بگوییم ریسک مهمترین فاکتور در هر سرمایهگذاری است. ممکن است به نظر برسد که بازده مهمترین اصل سرمایهگذاری باشد، ولی بازده خود تابعی از ریسک و میزان ریسکپذیری افراد است. به جرأت میتوان گفت که قشر بزرگی از سرمایهگذاران نسبت به درجه ریسکپذیری خود آگاه نیستند یا اگر به لحاظ ذهنی از سطح ریسکپذیری خود مطلع باشند این تصور صرفاً تصوری شهودی است و ممکن است منطبق با واقعیت نباشد.
سبد دارایی به صورت اختصاصی برای هر فرد تشکیل میشود. یعنی، در این خدمت ، ضمن اینکه سطح ریسک سرمایهگذار شناسایی می شود، برنامهها و اهداف مالی او نیز به تفکیک دریافت میشود و سبدی متنوع از انواع اوراق بهادار اعم از سهام شرکتهای ارزنده، اوراق با درآمد ثابت، اوراق مبتنی بر طلا و سایر اوراق کالایی برای او تشکیل میشود به گونهای که اهداف سرمایهگذار از طریق ایجاد یک پرتفوی اختصاصی محقق شود؛ بنابراین در خدمت سبدگردانی اختصاصی، ترکیب پرتفوی یک جوان 30 ساله مجرد و پرریسک و با سطح مالی متوسط که هیچ تجربه قبلی نداشته با یک فرد بازنشسته و با تجارب قبلی سرمایه¬گذاری و با ریسک کم و توان مالی بالا متفاوت خواهد بود؛ از آنجا که سطح ریسک این افراد، بازده مورد انتظار و نیازهای نقدینگی آنها با هم یکسان نیست، ترکیب داراییهای پیشنهادی برای آن ها نیز متفاوت خواهد بود.
یکی از مشکلات سرمایهگذاران بورس به خصوص در مورد بازار سرمایه عدم آشنایی با این بازار و شناخت روندها و افق این بازار است. این مسئله انتخاب زمان ورود و خروج به بازار را برای ایشان دشوار میکند. از طرفی پایش تمام بازارها و جزئیات آنها برای سرمایهگذاران امری زمانبر و دشوار است. در سبدگردانی اختصاصی به این مشکل پرداخته شده و با بهرهمندی از تیم های متخصص تحلیل که به صورت مستمر در حال پایش بازارهای داخلی و خارجی هستند و اختصاص یک مشاور به هر سرمایهگذار، عملاً این نگرانی برای ایشان برطرف خواهد شد؛ چرا که به صورت مستمر آماده پاسخگویی به سرمایهگذاران و رفع تمامی ابهامات ایشان هستند. از طرف دیگر در سبدگردانی اختصاصی به هر سرمایهگذار یک پنل آنلاین اختصاص داده میشود که ایشان میتوانند از طریق این پنل نظارهگر تغییرات و خرید و فروشهای سبد خود باشند. همچنین سبدگردان در دورهای زمانی مختلف اقدام به ارائه یک گزارش از وضعیت سبد سرمایهگذاری سرمایهگذار به ایشان میکند.
اساساً سبدگردانی اختصاصی در دسته خدمات تخصصی و با پیچیدگی بالا قرار میگیرد و به این دلیل کارمزد آن نسبت به خدمات صندوقهای سرمایهگذاری بالاتر است. وجود یک مشاور اختصاصی برای سرمایهگذار، ایجاد یک ترکیب پرتفوی بر حسب شرایط بازارهای موازی سرمایهگذاری، بکارگیری تعداد قابل توجهی متخصص سرمایهگذاری، ارائه گزارشهای تحلیلی، توجه به سطح ریسک و انتظارات و اهداف مالی سرمایهگذار، موضوعاتی است که باعث تفاوت هزینه این خدمت با صندوقهای سرمایهگذاری میشود. کارمزد ثابت و کارمزدهای متغییر هزینه هایی است که شرکت های مدیریت دارایی از سرمایه گذار سبداختصاصی دریافت می کند. سبدگردان فقط زمانی از سرمایهگذار کارمزد متغییر کسر خواهد کرد که بتواند سودی بیش از سود بانکی برای وی کسب کن؛ بنابراین منفعت سبدگردان و سرمایهگذار همراستا است و درآمد طرفین کاملاً وابسته به عملکرد بهتر سبدگردان است.
اما صندوقهای سرمایهگذاری محلی هستند که در آن پول تعداد زیادی از سرمایهگذاران تجمیع میشود و سپس سرمایه جمع شده در بازارهای مالی مختلف بنابر نوع صندوق سرمایهگذاری میشود و سپس هر سرمایهگذار به نسبت تعداد واحدهایی که در صندوق دارد از منافع صندوق بهرمند میشود. واحد سرمایه گذاری، کوچکترین جزء صندوقها را تشکیل میدهد که سرمایهگذاران جهت سرمایهگذاری در صندوقها باید اقدام به صدور (خریداری واحد صندوق) واحد کنند. در واقع صدور واحدهای صندوق به معنای منتقل کردن پول سرمایهگذار به مدیریت صندوق جهت به کارگیری در بازار است.
تقسیم بندی صندوقهای سرمایهگذاری برای سرمایهگذاری در بورس
• اول از لحاظ سطح ریسک صندوقها
صندوقهای سهامی(پر ریسک) : حداقل 70 درصد داراییهای این صندوق باید متشکل از سهم باشد. همانطور که میدانید سهم یک دارایی پرریسک و نوسانی است. به همین دلیل بهتر است واحدهای این نوع از صندوقها با دید بلند مدت خریداری شوند تا بیشترین بازده نصیب سرمایهگذار شود.
صندوقهای مختلط : بین 40 تا 60 درصد داراییهای این صندوق باید متشکل از سهم باشد و مابقی داراییها متشکل از اوراق با درآمد ثابت و سپردهها است. این نوع از صندوقها در زمان رکود بازار سهام رفتار بهتری نسبت به صندوقهای سهامی از خود نشان میدهند؛ زیرا امکان انتقال درصد بیشتری از سهام به داراییهای کمریسکتر وجود دارد.
صندوقهای درآمد ثابت(کم ریسک) : حداقل 75 درصد داراییهای این صندوق باید در اوراق با درآمد ثابت و سپردهها و حداکثر 20 درصد در سهام سرمایه گذاری شود؛ بنابراین این نوع از صندوقها کمریسکترین نوع هستند که به تبع از لحاظ سوددهی سودی نزدیک به سود بانکی اما معمولا بالاتر از آن دارند.
• دوم از لحاظ نحوه معامله آنها
قابل معامله در بورس (ETF): واحدهای صندوقهای قابل معامله در بازار را میتوان از طریق پنل کارگزاری و با کد بورسی با جستجوی نماد مربوطه خرید و فروش کرد. کارمزد این صندوقها فقط همان کارمزد احتسابی کارگزاری مربوطه برای انجام معاملات صندوقهای سرمایه گذاری است که عدد بسیار پایین تر از معاملات مستقیم سهام است.
صدور وابطالی: برای خرید و فروش یا اصطلاحا صدور و ابطال واحدهای صندوقهای صدور و ابطالی، باید ابتدا وارد سایت هر صندوق شد و سپس اقدام به ثبت نام کنید. این صندوق های پنل اختصاصی در اختیار سرمایهگذار جهت معاملات قرار میدهند.
انتخاب صندوقهای سرمایهگذاری جهت بهرهمندی از منافع بازار سرمایه، مزایای قابل توجهی از جمله موارد زیر را دربر خواهد داشت:
برطرف کردن انتظارات سرمایهگذاری متفاوت
صندوقهای سرمایهگذاری با توجه به ماهیت از تنوع خوبی برخوردار هستند. هر سرمایهگذار با تعیین دقیق اهداف و انتظارات خود و البته سطح ریسکی که میتواند بپذیرد، باید صندوق مناسب خود را شناسایی کند. صندوقهای سرمایهگذاری از لحاظ نوع دارایی پایه، بازدهی، سطح ریسک، نحوه پرداخت سود، نحوه معامله و… با یکدیگر متفاوت هستند.
شفافیت قانونی و عملیاتی
هر صندوق سرمایهگذاری برای شروع فعالیت خود باید مجوزهای لازم را از سازمان بورس و اوراق بهادار کسب کند. طبق همین مجوزها صندوقها باید طبق قوانین و مقررات خاصی مدیریت شوند. از سوی دیگر صندوقها با دارا بودن یک سامانه عملیاتی آنلاین که در آن تمام جزئیات مربوط به صندوق از گذشته تاکنون وجود دارد، از شفافیت بالایی برخوردار هستند. در واقع امکان دسترسی به اطلاعات کارا برای سرمایهگذاران صندوقها به راحتی ممکن است.
کارمزد محدود
باتوجه به اینکه صندوقهای سرمایهگذاری حجم زیادی از سرمایه جمعی از سرمایهگذاران را مدیریت میکنند؛ بنابراین کارمزد متعلق به هر سرمایهگذار در قبال منافع حاصل از سرمایهگذاری در این صندوقها مبلغ ناچیزی است؛ البته بسیاری از صندوقهای صدور و ابطالی برای ابطال کمتر از بازه زمانی معین ( معمولا 3 ماهه) واحدهای صندوق توسط سرمایهگذار جریمهایی در نظر میگیرند. دلیل این امر آن است که سیاستهای اتخاذی برای هر صندوق برای دوره زمانی معینی مشخص میشوند و هنگامی که یک سرمایهگذار در بازهی زمانی کوتاه مدت اقدام به ابطال واحدهای خود می کند، عملا موجب زیان دیگر سرمایهگذاران می شود.
کم شدن ریسک سرمایهگذاری برای سرمایهگذار
مدیریت حرفهایی و مبتنی بر دانش و تجربه مدیران صندوقها باعث میشود تا بسیاری از ریسکهای سرمایهگذاری متوجه سرمایهگذار نشود و در نهایت حد ریسک سرمایهگذاری برای او کاهش یابد.
امکان کسب سود همزمان از ابزارهای مالی متفاوت
ترکیب دارایی بسیاری از صندوقها شامل داراییهای متفاوت است؛ بنابراین با خرید واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری عملا امکان بهرهمندی از طیف وسیعتری از ابزارهای مالی موجود در بازار وجود دارد.
امکان دریافت مشاوره و پشتیبانی
بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری در جهت رفع سوالات و مشکلات سرمایهگذاران خود به صورت مداوم پاسخگوی مشتریان خود هستند. در همین راستا، وجود سامانههای آنلاین عملیاتی برای هر صندوق خود میتواند پاسخگوی طیف وسیعی از نیازهای سرمایهگذاران باشد؛ بنابراین همانطور که در زمان بدحالی برای کسب سلامت باید به یک پزشک متخصص مراجعه شود، برای رفع هر نیاز انسانی دیگر نیز باید به متخصص امر مراجعه شود. به نظر میرسد یکی از بهترین گزینههای موجود برای سرمایهگذاری در بورس بهره بردن از خدمات سبدگردانی اختصاصی یا صندوقهای سرمایهگذاری است؛ زیرا با انتخاب این گزینه عملا پول سرمایهگذار به متخصص امر واگذار شده است تا در نهایت بهترین نتیجه عاید او شود.