CPI مخفف consumer price index است. به طور کلی میتوان گفت این شاخص، تغییرات قیمتی سبدی خاص از کالاهای مصرفی و خدمات خریداری شده توسط خانوارها را نشان میدهد. شاخص قیمت مصرفکننده با محاسبه میانگین تغییرات قیمت برای هر محصول در یک سبد معین از کالاهای مصرفی محاسبه میشود. شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) معمولا به صورت ماهیانه منتشر میشود و از تغییرات آن برای سنجش تغییرات قیمتی هزینه زندگی خانوارها استفاده می شود.
قدرت خرید واحد پولی یک کشور از طریق CPI اندازهگیری میشود. این شاخص یکی از مهمترین شاخصها برای سنجش تورم در کل سیستمهای اقتصادی دنیا است و به همین دلیل برای بسیاری از سازمانها و البته دولتها بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که با استفاده از تحلیل آن در کنار سایر شاخصهای اقتصادی، میتوان به میزان کارآمدی سیاستها و برنامههای دورههای پیشین پی برد و در راستای پیشبرد اهداف آینده برنامهریزی کرد. این شاخص در تعدیل دستمزدها، اعمال سیاستهای پولی جدید و تنظیم نرخ های بهره بسیار پرکاربرد است. همچنین در بازارهای جهانی، دانستن شاخص قیمت مصرف کننده به عنوان یک شاخص تورمی از اهمیت زیادی برخوردار است؛ به طور مثال فرض کنید اگر در یک سیستم اقتصادی میزان این شاخص در بازه زمانی معینی بالا باشد، قابل انتظار خواهد بود که دولت در آینده نرخ بهره را افزایش دهد و میدانیم که افزایش نرخ بهره بر بسیاری از بازارهای پولی و مالی تاثیرگذار خواهد بود؛ پس تصمیمات جدید بسیاری از سرمایهگذاران بازار تحت تاثیر این موضوع قرار خواهد گرفت.
PPI مخفف producer price index است. این شاخص متوسط قیمت کالاها و خدماتی را نشان میدهد که بنگاهها به ازای تولید کالا و خدمات دریافت میکنند. پس در واقع با نگاهی دقیقتر هزینههای تولیدکننده در روند تولید را در مقایسه با دوره مشابه گذشته نشان میدهد. این شاخص نیز همانند شاخص قیمت مصرفکننده برای بررسی روند سطح قیمتها مورد استفاده قرار میگیرد.
شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) یکی از شاخصهایی است که به جهت بررسی عملکرد اقتصادی، منتشر میشود. به همین دلیل در تصمیمگیریهای خرد و کلان اقتصادی تاثیر به سزایی دارد. این شاخص تغییرات قیمت فروش کالاها و خدمات را نشان میدهد و به صورت یک شاخص وزنی از میانگین قیمت کالاها و خدمات محاسبه میشود. افزایش شاخص قیمت تولیدکننده نشانه بالارفتن هزینههاست و این افزایش قیمتها در نهایت روی مصرفکنندگان اثر خواهد گذاشت.
نکته مهمی که در تحلیل دو شاخص مذکور وجود دارد این است تعدادی از تحلیلگران بازارهای مالی شاخص CPI را نسبت به PPI مهمتر تلقی میکنند؛ زیرا که، اعتقاد دارند شاخص قیمت مصرفکننده، سنجش درستتری نسبت به میزان تورم موجود در یک سیستم اقتصادی دارد و دلیل آن این است که قیمتهایی که مصرفکننده در نهایت با آن کالا و خدمات را خریداری میکند، قیمتهای نهایی هستند و باید معیار سنجش قرار بگیرند؛ اما به هرحال هر دوی این شاخصها در بررسی روند قیمتها و در نتیجه تورم یک کشور بسیار حائز اهمیت هستند.
در شاخص قیمت تولیدکننده و شاخص قیمت مصرفکننده، تغییرات قیمتی برای سبدی از کالاها و خدمات محاسبه میشود؛ اما تفاوتهایی میان این دو شاخص وجود دارد. شاخص تولیدکننده، علاوه بر قیمت کالاها و خدمات خریداریشده توسط تولیدکنندگان، بهای کالاهایی را که به صورت مستقیم از تولیدکننده خریداری میشوند، نیز در نظر میگیرد؛ ولی شاخص مصرفکننده بهای قیمت در بازار مصرفی را در نظر میگیرد و ارزش افزوده کالاها و خدمات نیز در آن نهفته است. علاوه بر این بسیاری از دولتها برای حمایت از تولید برای تولیدکنندگان امتیازات ویژهایی قائل میشوند؛ به طور مثال، مالیات کمتری از بخش تولید گرفته میشود. در حالی که در مرحله فروش مصرفکننده باید تمام و کمال مالیات را بپردازد؛ بنابراین، همین مسئله باعث ایجاد تفاوت در CPI و PPI میشود. نکتهی مهم دیگر این است که در محاسبه شاخص قیمت مصرفکننده چه تولیدات داخلی و چه تولیدات خارجی در نظر گرفته میشود؛ یعنی اینکه در این شاخص مسئله واردات لحاظ میشود؛ اما، در محاسبه شاخص قیمت مصرف کننده صرفا تولیداتی که تولیدکننده داخلی آنان را به بازار عرضه میکند، در نظر گرفته میشود.
تورم به معنی افزایش عمومی سطح قیمتها است و معمولا به صورت درصد بیان میشود. وجود تورم اندک و کنترلشده در یک سیستم اقتصادی سالم ضروری است؛ زیرا انگیزه سرمایهگذاران و تولیدکنندگان را در جهت کسب سود حفظ میکند؛ اما تورم بیش از حد آثار نامطلوب بر شرایط اقتصادی و اجتماعی یک جامعه دارد و رشد و توسعه اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد. اولین تاثیر تورم، کاهش قدرت خرید است. فرض کنید شما در گذشته با 1000 تومان، یک تخممرغ خریداری میکردید اما امروز برای خرید یک تخممرغ باید 1900 تومان بپردازید؛ بنابراین قدرت خرید شما تحت تاثیر افزایش سطح قیمت قرار گرفته است. حال فرض کنید که این روند رو به افزایش قیمتها در تمامی کالاهای اساسی یک جامعه رخ دهد و بهای تمام شده تولید کالا و خدمات افزایش یابد. در تئوری این مسئله باعث کاهش تقاضای مصرفکننده میشود و در نهایت سطح عرضه تولیدکننده نیز تحت تاثیر قرار میگیرد و تولید بسیاری از کالاها در سطح کمتری نسبت به گذشته ممکن است توجیه اقتصادی نداشته باشد؛ اما از سوی دیگر تمایل به خرج کردن و سرمایهگذاری در جامعه افزایش مییابد و همین موضوع باعث افزایش گردش پول و بیشتر شدن تورم میشود. وقتی همهی اشخاص جامعه تمایل به نگهداری پول بیارزش ندارند، مقدار نقدینگی در اقتصاد بالا میرود؛ البته در زمینه رابطه تورم و رشد اقتصادی در بین مکتبهای مختلف اقتصادی، نظریههای متفاوتی وجود دارد که هر کدام میتوانند در عمل رخ دهند.
وقتی که PPI و CPI در طول زمانی مشخص افزایش داشته باشند، میتوان نتیجهگیری کرد که اقتصاد درگیر تورم است. در واقع این دو شاخص از مهمترین معیارهای محاسبه و سنجش نرخ تورم در اقتصاد هستند. البته انتقادهای زیادی هم به سنجش تورم با استفاده از این دو شاخص وجود دارد. به طور مثال ماهیت این دو شاخص صرفا محاسبه کمی در خود دارد. چه بسا که ممکن است مصرفکننده افزایش قیمت محصول را به دلیل بهره بردن از کیفیت بالاتر تقبل کند اما PPI و CPI نمیتوانند مسائلی ازین دست را درنظر بگیرند یا مثلا شاخص قیمت مصرفکننده بر این فرض استوار است که هنگامی که قیمت محصولی افزایش پیدا میکند، مصرفکننده دیگر آن را خریداری نمیکند؛ اما این مسئله را در نظر نمیگیرد که همان مصرفکننده برای رفع نیاز خود کالایی جانشین را در نظر خواهد داشت؛ به طور مثال، اگر قیمت روغن نباتی افزایش پیدا کند بسیاری از مردم نیاز خود را با روغنهای مایع برطرف خواهند کرد؛ بنابراین شاید این دو شاخص بتوانند به صورت کلی برآوردی از روند تورم موجود در یک اقتصاد داشته باشند اما محدودیتهایی دارند که نمیتوانند تمامی مسائل موجود را در نظر بگیرند. به طور کلی برای بررسی هر متغیر یا شاخص اقتصادی تکیه بر یک یا تعدادی محدود از شاخصهای پایه برآورد درستی از وضعیت موجود ایجاد نمیکند.
CPI ،PPI، تورم و سرمایه گذاری
از جمله شاخص های اقتصادی که سرمایه گذاران لازم است مدنظر قرار دهند و به طور مداوم زیر ذرهبین و بررسی قرار دهند، شاخص های قیمت مصرفکننده (CPI)، قیمت تولیدکننده (PPI) و تورم است. معمولا با افزایش نقدینگی می توان منتظر افزایش شاخص های قیمت مصرفکننده (CPI) و در نتیجه تورم بود. سرمایهگذاران می توانند با رصد شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) به لحاظ زمانی زودتر از افزایش شاخصهای قیمت مصرفکننده (CPI) باخبر شوند و تورم را تشخیص دهند. با این آمار سرمایه گذار می تواند اقدام به شناسایی جهت حرکت نقدینگی کند و نه تنها سرمایهاش را از تورم مصون دارد بلکه از بازارهای سهام، طلا، مسکن، دلار و … بازدهی کسب کند.