چرا بورس بعد از مکانیسم ماشه صعودی شد؟
فعالشدن مکانیسم ماشه در اوایل مهر ۱۴۰۴ و بازگشت رسمی تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، به لحاظ تئوریک باید بازار سهام را با فشار سنگین مواجه میکرد. تنشهای سیاسی، محدودیتهای صادراتی و شرایط سختتر تأمین ارز معمولاً سرمایهگذاران را به سمت خروج از بورس سوق میدهد.
بااینحال، تالار شیشهای در روزهای ۵، ۶ و ۷ مهر رنگ سبز به خود گرفت؛ شاخص کل طی این سه روز درمجموع بیش از ۳٫۲ درصد و شاخص هموزن ۲٫۷ درصد رشد کرد و ارزش معاملات خرد نیز به بالاترین سطح پنجماهه رسید. این پدیده، برخلاف انتظار اولیه، سیگنالی قوی از تغییر در نگرش سرمایهگذاران به ریسک و فرصتهای موجود در بازار ایران بود.
این رشد غیرمنتظره، توجه تحلیلگران و سرمایهگذاران را به دو سؤال اساسی معطوف کرد:
- چه عواملی توانستند اثر منفی فعالسازی مکانیسم ماشه را خنثی کرده و محرک صعود بازار شوند؟
- در این شرایط جدید که ریسکهای سیاسی و اقتصادی تشدید شده، چه ابزارهایی بهترین پوشش ریسک و بازدهی را ارائه میدهند؟
در ادامه به این سؤالات پاسخ خواهیم داد.
دلیل اصلی رشد بورس بعد از ماشه | جهش ارزی و ارزندگی نسبی
محرک کلیدی این جهش را باید در افزایش نرخ ارز جستوجو کرد. پس از اعلام فعالسازی مکانیسم ماشه، نرخ دلار در بازار توافقی به محدوده ۷۰ هزار تومان تثبیت شد؛ ولی در بازار آزاد جهش کرد و انتظارات تورمی را بالا برد. این شوک ارزی، بهسرعت مکانیسم انتقال خود را به بازار سرمایه نشان داد.
تأثیر شوک ارزی بر صنایع صادراتمحور
ارزش دلاری بورس که پیشتر در پایینترین سطح ۱۳ سال اخیر قرار گرفته بود، باعث شد صنایع صادراتمحور (پتروشیمی، فولاد، معدنی) دوباره جذاب شوند. در شرایطی که نرخ دلار آزاد به طور ناگهانی افزایش مییابد، شرکتهایی که درآمد اصلی آنها ارزی است، با افزایش ریالی سودآوری خود مواجه میشوند. این افزایش قیمت نهتنها ناشی از افزایش قیمت جهانی مواد اولیه، بلکه مستقیماً به دلیل تضعیف ریال در مقابل ارزهای مرجع است.
مقایسه ارزش بورس با سایر داراییها (طلا و ارز)
بورس پیشازاین رشدهای تورمی را بهاندازه کافی منعکس نکرده بود. سرمایهگذارانی که شاهد افزایش قیمت دلار و طلا در روزهای قبل از فعالسازی مکانیسم ماشه بودند، به این نتیجه رسیدند که بازار سهام (بهخصوص صنایع پایه) همچنان جذابیت بیشتری نسبت به حفظ دارایی در قالب ارز فیزیکی یا سکه دارد. در واقع، بورس در این مقطع بهعنوان یک اهرم دلاری با پتانسیل رشد بیشتر نسبت به ارز فیزیکی عمل کرد.
سیاستهای حمایتی و تزریق نقدینگی
همزمان با شوک ارزی، سیاستهای حمایتی نیز به روند صعودی بازار شتاب دادند. این سیاستها شامل دو بخش اصلی بودند:
- سفارشهای حمایتی حقوقیها
شرکتهای بزرگ و نهادهای سرمایهگذاری بزرگ با ورود به بازار و خرید سهام مشخص، سیگنال مثبت برای سرمایهگذاران خرد ارسال کردند. این جریان نقدینگی ساختاریافته، بهخصوص در نمادهای بزرگ، اثر بسزایی در افزایش شاخص کل داشت.
- تقویت صندوقهای اهرمی
این صندوقها با جذب نقدینگی قابلتوجه، بهویژه در روزهای نوسانی، باتوجهبه ماهیت اهرمی خود، تأثیر چندبرابری بر شاخصهای کل و هموزن گذاشتند.
علل رشد بازار بورس پس از اسنپ بک
برای درک عمق این پدیده، باید به تحلیل دقیقتر دلایل و مؤلفههای تأثیرگذار پرداخت.
آیا این رشد بورس فقط ناشی از دلار است؟
خیر اگرچه شوک ارزی عامل اصلی بود، اما عوامل دیگری نیز مکمل این رشد بودند:
- اثر روانی بر انتظارات تورمی
فعالسازی مکانیسم ماشه، پیشبینیها نسبت به آینده اقتصادی را به سمت تورم بالاتر سوق داد. سرمایهگذاران برای فرار از کاهش ارزش ریالی، به داراییهای ریالی با پشتوانه دارایی واقعی روی آوردند. - جذابیت نسبی
همانطور که اشاره شد، در یک بازه زمانی مشخص، بورس بازدهی کمتری نسبت به طلا و ارز تجربه کرده بود، لذا بخشی از رشد ناشی از جبران عقبماندگی بود. - نقش صندوقهای اهرمی
این صندوقها به دلیل ساختار معاملاتی خود (قابلیت نوسانگیری روزانه و جذابیت برای سرمایهگذاران با ریسکپذیری بالاتر) تقاضای متمرکزی را به بازار تزریق کردند.
جایگاه ارزندگی بورس نسبت به طلا و ارز چیست؟
در مقایسه با رشد بهای دلار و طلا طی سال ۱۴۰۳، بورس در بازدهی عقبمانده بود. فعالشدن مکانیسم ماشه و جهش ارزی، این فاصله را کمتر کرد. بااینحال، هنوز نسبت قیمت به فروش در برخی صنایع پایینتر از میانگین تاریخی است که نشان میدهد که مشروط بر ثبات نسبی در محیط کلان، پتانسیل ارزندگی برای رشد بیشتر وجود دارد.
ورود نقدینگی به بازار بورس از چه جنسی است؟
آمار نشان میدهد بخش مهمی از پول ورودی را سرمایههای بزرگ و دارای تجربه (پول حرفهای) تشکیل داده است. این سرمایهگذاران که عموماً با دید کلاننگر عمل میکنند، توانستهاند نوسانات ناشی از تحریمها را پیشبینی کرده و بر اساس آن وارد بازار شوند. هرچند سهم جریانهای دستوری و سیاستگذار (از طریق نهادهای شبهدولتی) نیز در حمایت از بازار مشهود است.
نقش صندوقهای اهرمی در رشد بورس چه بود؟
صندوقهای سرمایهگذاری اهرمی با تمرکز بر معاملات کوتاهمدت و نوسانگیری، توانستند بخشی از نقدینگی سرگردان را جذب کنند. ساختار این صندوقها اجازه میدهد که با ورود منابع سنگین، تأثیر مضاعفی بر قیمتها ایجاد شود، زیرا آنها اغلب از ابزارهای مشتقه و اعتبار برای تقویت بازدهی استفاده میکنند. این امر باعث شد در روزهای صعودی، شتاب رشد شاخص بسیار بیشتر از حالت عادی باشد.
سیاست بانک مرکزی چه تأثیری بر رشد بورس دارد؟
سیاست بانک مرکزی در تثبیت دلار توافقی در ۷۰ هزار تومان و تداوم نرخ بهره بالا، فشارهای متناقضی ایجاد کرده است:
نرخ بهره بالا، جذابیت بازارهای بدهی (مانند اوراق دولتی) را افزایش میدهد و بخشی از نقدینگی را از بورس خارج میکند.
اما این تثبیت در نرخ توافقی، شکاف بزرگی بین بازار رسمی و بازار آزاد ایجاد کرده است. این شکاف، انتظار برای افزایش آتی نرخ رسمی را تقویت میکند و سرمایهها را به سمت داراییهای ریالی با پشتوانه ارزی سوق میدهد.
آیا تحریمهای جدید ریسک پایدار در بازار بورس ایجاد میکنند؟
بله در میانمدت، ریسکها پابرجا هستند. تحریمهای جدید میتوانند بر موارد زیر تأثیرگذار باشند:
- محدودیتهای صادرات
کاهش حجم و ارزش صادرات نفتی و غیرنفتی. - کاهش درآمد ارزی
چالشهای جدیتر در تأمین ارز موردنیاز کشور. - مشکل در تأمین مواد اولیه
دشواری در واردات نهادههای تولیدی که میتواند سودآوری بلندمدت صنایع را تحتفشار قرار دهد.
در شرایط فعالشدن ماشه چه دارایی مناسبتر است؟
باوجود جذابیت کوتاهمدت سهمهای دلاری که بهسرعت از جهش ارزی بهره میبرند، صندوقهای طلا بهعنوان ابزار پوشش ریسک تورمی و تحریمی جایگاه استراتژیک خود را حفظ میکنند.
دلایل ارجحیت صندوقهای طلا در شرایط فعالشدن مکانیسم ماشه
در این قسمت به دلایل ارجحیت صندوقهای طلا اشاره میکنیم:
ارتباط مستقیم با نرخ ارز و قیمت جهانی طلا
در فضای تحریم و جهش ارزی، ارزش واحدهای صندوقهای طلا همجهت با عوامل کلان افزایش مییابد. صندوقهای طلا مبتنی بر پشتوانه فیزیکی طلا هستند و ارزش خالص دارایی (NAV) آنها مستقیماً تابعی از نرخ تلاقی دلار داخلی و قیمت اونس جهانی طلا است.
هنگامی که ریسکهای ژئوپلیتیک افزایش مییابد، حتی اگر تحریمها بر یک صنعت خاص تأثیر مستقیم نگذارند، ارزش طلا بهعنوان پناهگاه امن جهانی افزایش مییابد و این امر به صندوقها منتقل میشود.
حفظ ارزش سرمایه در برابر تورم ساختاری
صندوق طلا به دلیل وابستگی به کالای پایه جهانی، مستقل از سودآوری شرکتهای بورسی عمل میکند. در شرایط تورمی بالا و عدم اطمینان اقتصادی، داراییهایی که پشتوانه فیزیکی و جهانی دارند، بهترین محافظت در برابر کاهش قدرت خرید ریال ارائه میدهند.
معاملات روزانه و دسترسی شفاف به ارزش داراییها
یکی از مزایای کلیدی صندوقهای طلا در مقایسه با خرید فیزیکی سکه، قابلیت معامله روزانه در بورس و شفافیت قیمتگذاری آنهاست. سرمایهگذاران میتوانند ارزش خالص دارایی (NAV) صندوق را بهصورت لحظهای رصد کنند و در بهترین قیمت ممکن اقدام به خرید یا فروش نمایند.
گزینهای برای تنوع سبد و مدیریت ریسک
ترکیب صندوق طلا با سهام بنیادی صادراتی، یک سبد مقاوم در برابر شوکهای سیاسی و اقتصادی ایجاد میکند. اگر شوکهای سیاسی باعث رکود اقتصادی و کاهش سودآوری شرکتها شوند، داراییهای طلا میتوانند نقش تثبیتکننده را ایفا کنند و بالعکس.
نتیجهگیری
رشد بورس پس از فعالسازی مکانیسم ماشه، ترکیبی از عوامل بنیادی (جهش نرخ ارز، ارزندگی نسبی نسبت به طلا و دلار) و حمایتی (تزریق سرمایه به صنایع دلاری، نقش صندوقهای اهرمی) بوده است. این رشد نشان داد که در اقتصاد ایران، اثرات تورمی ناشی از شوکهای سیاسی اغلب سریعتر از اثرات رکودی ناشی از تحریمها بروز میکنند و بازار سهام را در کوتاهمدت به سمت بالا میبرند.
هرچند این رشد فعلاً شاخص را به سقفهای کوتاهمدت رسانده، اما شکنندگی آن با تداوم تحریمها و سیاستهای سختگیرانه بانکی پابرجاست.
برای سرمایهگذار حرفهای، مسیر منطقی استفاده از فرصتهای صنایع پایه دلاری در کنار ابزارهای پوششدهنده ریسک مانند صندوقهای سرمایه گذاری طلا است تا هم از مزایای شرایط فعلی بهرهمند شود و هم از پیامدهای منفی احتمالی در امان بماند. در فضای ابهام تحریمی، حفظ قدرت خرید از طریق داراییهایی با پشتوانه جهانی، اولویت سرمایهگذاری استراتژیک محسوب میشود.
